چرا سرود؟
چهارشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۰ ب.ظ
سرود یک وسیله ی تبلیغ بسیار خوبی است باب نوجوانان و جوانان. مقام معظم رهبری «مدظلهالعالی»
چرا سرود؟
سرود دل بخوان جان را رها کن رها کن جان و جانان را صدا کن
بیا زیـر و بم احسـاس خـود را بـه آهنـگ حقیـقت همـنوا کن
نغمهای که از دل برآید یقیناً بر دل خواهد نشست. نغمههایی ماندگار میشوند که علاوه بر برخورداری از قالبی زیبا، دربردارندهی پیام و محتوایی ارزشمند نیز باشند. لذا نغمه و سرود یک ابزار جذاب و بسیار عامهپسند جهت تبلیغ و ترویج ارزشهاست. نغمه های گروهی در قالب گروههای سرود بسیار مؤثرتر از یک تکخوانی است.
...
تاثیری که سرود و نغمههای گروهی و به طور کلی هنر در انتقال مفاهیم دارد بیبدیل است و همین مهم سبب میشود سرود همچنان علیرغم رشد رسانهها و قالبهای موسیقایی جدید جایگاهی ارزشمند داشته باشد. با رجوع به تاریخ معاصر شاهد تاثیر گروههای سرود دانشآموزی مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی و مخصوصا هشت سال دفاع مقدس هستیم. گروههایی که با اشعاری حماسی روح حماسه و تحرک و جهاد را در کالبدها میدمید.
با توجه به این تاثیر مشخص میشود که اگر به سرود به صورت تخصصیتر و علمیتر توجه شود میتوان این تاثیر را افزایش داد و این هنر را از مهجوریت بیرون آورد. همین نگاه دمدستی و غیر تخصصی سبب شده است که تمایل به تشکیل گروههای سرود در مقطع دبیرستان کمتر از مقاطع پایینتر بشود.
بر این اساس نکاتی کوتاه را یادآور می شویم با این امید که این نوشتار خلاصه و کوتاه ، مفید واقع شود:
صدای انسان چیست؟
انسان احساساتش را با صداها و واژهها بیان میکند. به سبب توانایی بی همتای صدای انسان درتلفیق واژهها با صداهای موسیقایی، در بسیاری از فرهنگها شعر و سرود جداییناپذیر بودهاند.
سرود میتواند واژهها را به یادماندنیتر کند و تأثیر حسی آنها را اعتلا بخشد.
در سرود، در قیاس با گفتار، گسترهی پهناورتری از زیر و بم و حجم صوتی را به کار میگیریم وحروف صدادار را کشیدهتر ادا میکنیم . لازمهی سرود خواندن، داشتن نفس بیشتر و مهار کاملتر آن است. هوایی که از ریه خارج میشود توسط ماهیچههای بطنی زیرین وپردهی دیافراگم مهار میشود. هوا تارهای صوتی را به نوسان درمیآورد و ریهها، گلو، دهان و بینی همگی برای ایجاد صدایی مطلوب گرفتار میشوند. زیر و بم صدای خواننده بسته به میزان کشیدگی تارهای صوتی تغییر میکند؛ هر چه این تارها کشیدهتر باشند صدا زیرتر است.
وسعت صدای یک فرد بسته به میزان تعلیم دیدگی و نیز ویژگیهای فیزیکی اوست. وسعت صدای یک فرد تعلیم ندیده به طور معمول حدود 5/1 اُکتاو است، اما خوانندگان حرفهای بر محدوده 2 اُکتاو و یا حتی بیشتر نیز احاطه دارند.
فاصله اُکتاو در موسیقی دارای اهمیت است. این فاصله، فاصلهی میان نخستین و آخرین صداهای تشکیل دهندهی گام معروف موسیقی است.
گام زیر را از چپ به راست بخوانید:
می ر دو سی لا سل فا می ر دو
میبینید که با رسیدن به نت «دو»یِ بالایی - که نت «دو»یِ پائین را مضاعف میکند فاصله اُکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمیِ متفاوت دارند، پر کردهاید. ( در موسیقی غیر غربی اُکتاو ممکن است به تعداد دیگری تقسیم شود برای نمونه 17 یا 22 صدا) فاصله میان بمترین و زیرترین صداهایی که یک خواننده میتواند اجرا کند وسعت صوتی یا به طور ساده وسعت نامیده میشود.
زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت. هنگامی که دو صدا با فاصله یک اُکتاو هم زمان به صدا درآیند، چنان در هم
میآمیزند که به نظر میآید در صدایی واحد ادغام میشوند.
بعنوان مثال دو خواننده یکی مرد که دارای صدای بم و دیگری یک نوجوان که صدای زیر دارد با هم بخوانند صدای هر دو یک خط را دنبال میکند با این تفاوت که یکی با صدای بم و دیگری با صدای زیر همان نت را اجرا میکند. یعنی یک نُت اما با یک اُکتاو فاصله.
تارهای صوتی مردان طویلتر و ضخیمتر از تارهای صوتی زنان است و همین تفاوت، محدوده صوتی بمتری را برای آنها سبب میشود. گروهبندی گسترههای آوازی به ترتیب از زیر به بم چنین است:
سوپرانو- متسو سوپرانو - آلتو - تنور - باریتون و باس
که البته گسترههای آوازیِ اصلی به ترتیب عبارتنداز : سوپرانو، آلتو، تنور و باس
سوپرانو زیرترین صدا و آلتو بمترین صدای خوانندگی زنان است.
تنور زیرترین صدا و باس بمترین صدای خوانندگی مردان است.
در سرود وقتی آهنگساز از وسعت صدایی بیشتری برای ملودی استفاده کرده باشد ما ناگزیر باید از صداهای بیشتری از لحاظ زیر و بم استفاده کنیم. در حقیقت این آهنگ ساز است که تعیین تکلیف می کند ما چه صدایی را به کار ببندیم.
زیرو بم(ارتفاع صوت) چیست؟
ارتفاع صوت، زیر یا بم بودن آن نسبت به دیگر اصوات است. بی تردید متوجه
شدهاید که اغلب مردان با صدای بمتر از زنان و کودکان صحبت میکنند و سرود میخوانند. هنگام خواندن یک سرود نیز واژهها نسبت به یکدیگر با زیر و بم های متفاوتی اَدا میشوند. گفتار بدون زیر و بم خسته کننده است.
زیر و بم صداها با بسامد(فرکانسِ) نوسانهای آن تعیین میشود. هرچه نوسانها تندتر باشد، صدا زیرتر و هر چه نوسانها کندتر باشد، صدا بمتر خواهد بود. بسامدِ نوسان، بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده میشود.
صدایی که دارای زیر یا بم یا ارتفاع معین باشد صدای موسیقایی نامیده میشود. چنین صدایی دارای بسامد معین برای نمونه 440 سیکل در ثانیه است. اگر همین صدا یک اُکتاو بمتر محاسبه شود 220 سیکل در ثانیه بوده و اگر همین نمونه صدا یک اُکتاو زیرتر شود دقیقاً 880 سیکل در ثانیه خواهد بود.
نوسانهای یک صدای موسیقایی دقیق است و در فواصل زمانی منظم و یکسان به گوش میرسد. از سوی دیگر سر و صداها زیر و بم معینی ندارند. (مثل صدای ترمز اتومبیل که از نوسانهای نا منظم پدید میآید.)
دوصدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش میرسند که زیر و بمی آنها متفاوت باشد. تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله نامیده می شود. زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت، اما با بم و زیر متفاوت.
صداهای بدون زیر و بم معین صداهایی هستند مانند صدای طبل بزرگ و سنج و ...
آنچه باید برای تنظیم صداها در گروه بدانیم:
دینامیک چیست؟
میزان شدت صدا در موسیقی ، دینامیک نامیده میشود. شدت صدا بستگی کامل به دامنه نوسانی دارد که آن را پدید میآورد.
می توانیم با اجرای قویتر یک صدا نسبت به صداهای مجاور، آن را مؤکد سازیم. که تأکیدی از این نوع را تأکید دینامیکی یا آکسان مینامیم.
اگر در بعضی سرودها دقت کرده باشید برخی کلمات و حروف با شدّت بیشتری ادا میشوند، علت این است که آهنگساز میخواهد با این تأکید نظر شنونده را به موضوعی خاص و در خور توجه ، جلب کند.
رنگ صوتی چیست؟
رنگ صوتی با واژهایی همچون روشن، تیره، درخشان، نرم و غنی توصیف میشود. رنگ صوتی یکی از مهمترین عوامل شناسایی دوستان ما در آنسوی ارتباط تلفنی هستند. در ترکیببندی صداهای هر گروه سرود توجه به رنگ و خصوصیت لحنی صدای هر یک از اعضاء ضروری است. چرا که برای انتقال شایستهی محتوا و پیام سرود باید از هر صدا درست در جای خودش بهره گرفت.
ریتم چیست؟
ریتم در زندگی نقشی اساسی دارد. ریتم را در گردش شب و روز، چهار فصل و جزر و مد امواج می بینیم، هنگام تنفس به گونهای ملموستر احساسش میکنیم و در ضربان قلب و گام زدن نیز آن را مییابیم. ریتم، در بهترین معنا، سیلان منظم موسیقی در زمان است.
شاید شنیده باشید اصطلاح اینکه از ریتم خارج شد. این زمانی است که گوش تشخیص می دهد نظم زمانی و زمان بندی به بی نظمی تبدیل شده است. مثلاً جدول کنار خیابان یکی در میان سفید و سیاه رنگآمیزی شده و نگاه ما معطوف این نظم است که ناگاه می بینیم در قسمتی دو جدول سفید به اشتباه رنگآمیزی شده و بعد از آن مجدداً یکی سفید و یکی سیاه تکرار میشود. دقیقاً همانجا که دو جدول سفید دیده شد چشم توجه خود را بیشتر کرد یعنی این جلب توجه و علامت سؤال به دلیل خارج شدن رنگ ها از ریتم صورت گرفته است.
جنبه های متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم :
ضرب
ضرب تپش منظم و تکرار شوندهای است که سرود را به واحدهای برابر زمانی تقسیم میکند. ضربها گاه آشکار و ملموس به گوش میرسند(مانند نواختن طبل به وسیله طبل بزرگ در یک دسته همنواز ) گاه نیز، ضرب بیش از آن که شنیده شود احساس میشود. اگر نغمهای آشنا را بخوانید و همزمان با دست یا پا ضربهای آن را نیز بنوازید، در مییابید که واژهایی معین از آن را بر ضرب هایی معین میخوانید. شما از این راه ضرب را احساس کردهاید، زیرا با نواختن ضربهها نسبت به آن هوشیار بوده و آن را تداوم بخشیدهاید. مثلاً سرود « ایران ایران ایران رگبار مسلسل ها ».
ضربها واحدهای زمانی بنیادیی هستند که کشش تمام نتها بر مبنای آنها سنجیده میشود. نتها از نظر زمانی میتوانند به اندازه بخشی از یک ضرب، یک ضرب کامل یا بیش از یک ضرب، تداوم یابند. ریتم به گونهای مشخصتر میتواند به منزله ترتیبی ویژه از توالی کششهای زمانی نتها در یک سرود تعریف شود. ریتم ملودی یک سرود ، ویژگیِ اساسی شخصیت آن است.
وزن
هنگامی که یک نغمه یا سرود را میخوانیم، برخی ضربهها قویتر یا مؤکدتر ادا
می شوند. در ملودی، الگویی تکرار شونده را مییابیم که از یک ضرب قوی و سپس یک یا چند ضرب ضعیفتر تشکیل شده است. سازمان ضربها را در غالب گروههایی منظم وزن مینامند. چنین گروهی که تعداد ثابتی از ضربها را در خود جای داده است، میزان نامیده میشود. بسته به تعداد ضربهای هر میزان، چندین نوع وزن وجود دارد.
تمپو
دیدیم که ضرب ها ممکن است تند یا کند باشند. سرعت اجرای ضربها که ضرب آهنگ اساسیِ موسیقی را شکل می دهد، تِمپو نامیده می شود. یک تمپوی تند، حسی از نیرو و پویایی و هیجان همراه دارد. تمپوی کند اغلب در ایجاد حالتی با وقار و آرام مؤثر است. چنین همخوانیهایی ریشه در شیوه احساس و عملکرد ما دارد. در هنگام هیجان قلبمان تندتر از هنگام آرامش می تپد و به گفتار و حرکتهای تندتر گرایش داریم.
آهنگسازان توانستهاند نشانههای تمپو را به طور دقیق به کمک مترونوم مشخص کنند. مترونوم وسیلهای ساده است که صداهایی تیک - تاک مانند یا پالسهایی نوری را به طور منظم و با سرعتی قابل تنظیم ایجاد میکند. اعداد نشانه مترونوم، اشاره به تعداد دقیق ضربهها در دقیقه دارند. مثلاً تمپوی هفتاد به معنی تقسیم یک دقیقه به هفتاد قسمت مساوی است.
ملودی:
برای بسیاری از ما موسیقی به عنوان ملودی است. همه ما در مدرسه، اتومبیل و یا هنگام گردش ملودیای را زمزمه کردهایم. پس از شنیدن یک قطعه موسیقی اغلب
می توانیم ملودی آن را به خوبی یاد آوریم. تشخیص ملودی آسانتر از تعریف آن است.
ملودی زنجیرهای از صداهای جدا گانه و پیاپی است که در مجموع، کلیتی در خور تشخیص را می سازند. ملودی آغاز شده، پیش میرود و پایان مییابد و دارای جهت، شکل و پیوستگی است.
هر سرود یک ملودی دارد که منحصر به آن سرود است. گاه اتفاق میافتد در دو سرود متفاوت یک ملودی مشابه یافت میشود که البته ممکن است اتفاقی باشد. اما ساختار هر کدام متناسب با شعر آن سرود تعیین میشود. یعنی آهنگساز ممکن است بدون ذهنیت ملودیی شبیه ملودی یک سرود دیگر در یک دستگاه و ردیف بسازد. این اتفاق بیشتر در اشعاری که با وزن یکسان هستند رخ میدهد.
بافت موسیقایی:
سه بافت مهم موسیقایی عبارتنداز:
1- بافت مونوفونیک: یک خط ملودیکِ تنها و بدون همراهی، بافتی مونوفونیک دارد( به معنای تک صدایی). اگر به تنهایی سرود بخوانید، صدای شما نوعی موسیقی مونوفونیک خواهد بود. اجرای همزمانِ یک خط ملودیک توسط چند خواننده همصدایی نامیده
می شود که بافت مونوفونیکِ حجیم تر و غنیتری پدید میآورد.
2- بافت پلی فونیک: اجرای همزمان دو یا چند خط ملودیک که اهمیِِِِت و جذابیتی کم و بیش یکسان داشته باشند، بافتی را پدید میآورد که پلی فونیک نامیده میشود(چند صدایی). در بافت پلی فونیک، چندین خط ملودیک از نظر نمود موسیقایی با یکدیگر به رقابت میپردازند. پُلی فونی به موسیقی بُعد میبخشد و آنرا با پِرسپِکتیو در نقاشی مقایسه کردهاند. هر خط سبب غنا و تعالیِ خط دیگر میشود. این ارتباط تعالی بخش متقابل، نمایانگر تفاوتی میان موسیقی و گفتار است. هنگامی چندین نفر همزمان مطالب متفاوتی را بیان می کنند، حاصل ممکن است گیج کننده باشد اما اجرای همزمان ملودیهای متفاوت توسط چند خواننده میتواند صداهایی بسیار بیانگر پدید آورد.
3- بافت هوموفونیک: هنگامی که یک ملودی اصلی را که با آکوردهایی همراه میشود،
می شنویم، بافت موسیقی هوموفونیک است. در بافت هوموفونیک، توجه شنونده بر ملودی متمرکز می شود، ملودیی که بوسیله صداهایی با جذّابیت کمتر تقویت و رنگ آمیزی می شود.
رهبر گروه:
یکی از ارکان تشکیل گروه سرود مربی کارآمد است. مربی باید از حداقل شناخت دربارهی شعر و موسیقی سالم و ارزشی برخوردار باشد. یعنی تشخیص بدهد آیا این شعر و موسیقی زمینه قابلیت تمرین و اجرا را دارد؟ تخصصهایی مثل تجربهی تکخوانی و یا آشنایی هرچند اندک با دستگاههای موسیقی داشته باشد.
رهبر گروه سر پرست و مسئول راهبری است. یعنی همان مربّی فنّی گروه سرود. بخش عمده کار رهبر گروه هنگام تمرین های مکرر با گروه سرود انجام می گیرد، جایی که بارها بر تکنیکها و عوامل بیانی تمرین می شود تا به رضایت او بیانجامد. رهبر گروه هنگامی که اعضاء گروه سرود، همزمان به اجرا می پردازند باید بتواند خطاهای اجرایی را تشخیص دهد و یک به یک آن ها را با ارائه شیوه ای صحیح رفع و اصلاح نماید.
انتخاب اعضاء و تکخوان:
اجرا کنندگان برجسته سرود کم و بیش انسان هایی با استعدادهای خاص بوده اند که این استعداد از کودکی در آنان بارز و آشکار بوده است. صدای زیبا، گوش موسیقی عالی یا حافظه بسیار نیرومند. آنان مانند قهرمانان ورزشی از توازن، قدرت و انگیزه رقابتی استثنایی برخوردارند. استعداد طبیعی به تنهایی برای ظهور اجرا کننده ای برجسته کافی نیست. اجرا کننده ای که در مسیر تعالی گام برمیدارد، سالها نزد استادانی شایسته تحصیل کرده، روزانه ساعتها تمرین میکند و به پرورش ذوق و حس هنری میپردازد. پس از این همه است که امکان ظهور هنرمندی برخوردار از مهارتهای اجرایی شگرف، پدید میآید. خوانندگان برجسته(تک خوان)ردهای ویژه و متمایز از دیگر اجرا کنندگان هستند.
مربی سرود در وهله ی اول می بایست با دقت نظر و ظرافت از بین علاقمندان به سرود متناسب با نیاز خود صداهایی را انتخاب کند که ساده ترین راه ، اجرای چند بیت شعر و سرود با انتخاب خود شخص داوطلب می باشد. معمولاً علاقمندان در ذهن خود با یک یا چند سرود و نغمه اُنس دارند، این بهترین راه تست اولیه صداست. شخص داوطلب چند بیتی را با سَبْـک خودش می خواند. و اینجاست که نقش مربی جهت تشخیص صحیح روشن می شود. همانطور که یک مربی فوتبال نیاز به بازیکنانی با مهارت های ویژه دارد، مثل دروازه بان – مدافع – هافبک و مهاجم، مربی سرود نیز باید ترکیب صدایی خاصی برای گروه ترسیم و کاستی های خود را برطرف کند. مثلاً تکخوان – گروهی با صدای بم – یک گروه با صدای زیر یا گروهی با گستره ی صدایی متفاوت بین صداهای بم و صداهای زیر که قبلاً در مبحث وسعت صدای انسان بیان شده بود.
مکان تمرین:
مکان تمرین باید فضایی ساکت و آرام و دل باز و بدون محدودیت تمرین با صدای بلند باشد. نور و تهویه مناسب و ایجاد دمایی طبیعی و ... به تمرکز اعضاء گروه سرود می افزاید.
امکانات مورد نیاز تمرین:
متناسب با توانایی هر گروه سرودی امکانات از یک ضبط صوت ساده (کاست یا سی دی) شروع می شود تا دک های پیشرفته تر و باندهای بزرگ تر. خلاصه بسته به شرایط مالی هر گروه امکانات تهیه شده و تمرین با کیفیت انجام می گیرد.
زمان و زمان بندی تمرین:
بهترین ساعات تمرین وقتی است که نیرو شرایط روحی جسمی مناسبی داشته باشد. یعنی سر حال باشد. که البته بعضی گروه ها امکان تعیین زمان خاص را ندارند که باید دقت شود زمان تمرین زمان نامناسبی نباشد. ساعت هایی که به هیچ عنوان نمی توان جلسات تمرین سرود برگزار کرد عبارتنداز : ( صبح زود - آخر شب و یا دقیقاً وقت نماز)
زمان بندی معمول تمرینات گروه سرود از هفته ای یک جلسه تا حتی هفته ای هفت جلسه در صورت نیاز قابل تغییر است.
مدت زمان تمرین از نیم ساعت تا دو ساعت متناسب با شرایط و نیاز گروه تعیین می شود که البته بهترین مدت برای تمرین یک ساعت الی یک ساعت و ربع پیشنهاد می شود.
روش تمرین:
روش ها متفاوتند اما روشی را که ما پیشنهاد می کنیم این است که:
1. ابتدا سرودی را که انتخاب نموده ایم و آماده تمرین است را چند مرتبه پخش می کنیم و به اعضاء گروه سرود تأکید می کنیم فقط گوش دهند. حداقل سه تا پنج مرتبه.
2.از ابتدای سرود یک یا دو بیت را هدف قرار داده و تکرار می کنیم. مثلاً ده بار متوالی به این صورت که پنج مرتبه اول دو بیت پخش شده فقط گوش داده شود.
3. دفعات ششم و هفتم دو بیت در حال پخش زیر لب زمزمه شود به گونه ای که صدای ما را کسی نشنود.
4. دفعات هشتم و نهم زمزمه ای بلند تر ( با مشخص شدن جوهره ی صدا )
5. دفعه ی دهم (آخرین بار) با صدای طبیعی خوانده شود. اگر دو بیت را صحیح خواندند سراغ دو بیت بعد خواهیم رفت و در غیر این صورت تمرین مجدداً تکرار می شود تا دو بیت اول کاملاً تفهیم شود.
6. به همین صورت دو بیت دو بیت آموزش را ادامه می دهیم تا تمام سرود جزء جزء آموخته شود.
7. در پایان یک مرتبه با صدای زمزمه ای تمام سرود را مرور می کنیم.
8. برای جلسات بعد سرود خوانده شده را برای گوش دادن اعضاء ( فقط گوش دادن ) به اعضاء تقدیم می کنیم.
انتخاب سرود:
انتخاب سرود بسیار مهم است. ما می خواهیم بلندگوی چه مطلبی باشیم؟ آیا اصلاً ضرورتی دارد این شعر و سرود را بخوانیم؟ پس باید به اهدافی که با خواندن این سرود دنبال می کنیم نگاه دقیقی داشته باشیم.
معمولاً سرودهای مذهبی - انقلابی و حماسی سرودهایی هستند که حاوی پیام های با ارزشی هستند و سرودهایی دین مدار محسوب می شوند. البته در همین نوع سرودها نیز بهتر است از اشعار قوی تر و آهنگ های رساتر انتخاب صورت گیرد.
اجرای آزمایشی:
بعداز مدتی تمرین می بایست اجرای آزمایش در حضور مخاطبینی که تا بحال سرود را ندیده و نشنیده اند داشته باشیم. یعنی تمرین اعتماد به نفس.
گروه سرود نو پا با اجراهای متعدد است که تسلط خود را بر اجرا افزایش می دهد.
نکته ی مهم : خسته نشویم و از ریتم خارج شدن و حتی صداهای ناهنجار را تحمل کنیم و به مرور اصلاح و با اندوختن تجربیات بیشتر اعضاء گروه سرود را پخته تر کنیم.
بهره گیری از مربی فنّی با تجربه جهت رفع نواقص:
در راستای کسب تجربه و اجراهای آزمایشی از تجربیات فراوان مربیان پیشکسوت استفاده کنیم تا پی ببریم راهنمایی های هرچند کوچک ایشان تا چه حد می تواند مفید و مؤثر واقع شود.
اجراهای متعدد:
هر چه تعداد اجراها را بیشتر کنیم تسلط بر کار و اعتماد به نفس بیشتری حاصل می شود. رمز موفقیت هر گروهی در اجراهای متعدد آن گروه خلاصه می شود.
اعتماد به نفس و خونسردی به سرعت به دست نمی آید پس کوشش و تلاش لازمه ی موفقیت در تشکیل گروه سرود کارآمد می باشد.
داستان دنباله دار سرود:
لذت اجرای بدون نقص تا حدی است که تمام اعضاء گروه را تشنه ی سرود بعدی می کند. لذا دقت شود تا در صورت برخی اجراهای ضعیف بی انگیزگی جای اعتماد به نفس را نگیرد. رفع اشکالات با مهربانی مربی همراه باشد اصلاح سریعتر صورت گرفته و شخص علاقمندتر به تمرینات نگاه می کند و برای سرودهای بعد با شور و اشتیاق اعلام آمادگی می کند.
سایرنکات مهم :
1. تا زمانی که تمام سرود را جزء جزء آموزش نداده ایم. سی دی یا کاست سرود خوانده شده را تحویل اعضاء نمی دهیم. این تأکید نکته ی بسیار مهمی در دریافت صحیح قالب اجرای سرودهاست.
2. اصولاً اعضاء ملودی بدون کلام سرود را نداشته باشند بهتر است. چرا که اگر امتحان بفرمایید در نهایت می بینید هر عضوی برداشت متفاوتی در هر بیت از نحوه ی خواندن داشته است.
3. تمرینات را با استراحت های کوتاه و یا نکاتی که نیاز به یادآوری دارند متنوع تر کرده و از خسته کردن اعضاء جدّاً خودداری نمایید.
4. مربی باید خندان و خوشرو و جذّاب باشد و با فنّ بیان نیروهای گروه سرود را هوشیار نگه دارد. ایجاد انگیزه با تشویق به موقع و همراهی مناسب با اعضاء بسیار مهم است
چرا سرود؟
سرود دل بخوان جان را رها کن رها کن جان و جانان را صدا کن
بیا زیـر و بم احسـاس خـود را بـه آهنـگ حقیـقت همـنوا کن
نغمهای که از دل برآید یقیناً بر دل خواهد نشست. نغمههایی ماندگار میشوند که علاوه بر برخورداری از قالبی زیبا، دربردارندهی پیام و محتوایی ارزشمند نیز باشند. لذا نغمه و سرود یک ابزار جذاب و بسیار عامهپسند جهت تبلیغ و ترویج ارزشهاست. نغمه های گروهی در قالب گروههای سرود بسیار مؤثرتر از یک تکخوانی است.
...
تاثیری که سرود و نغمههای گروهی و به طور کلی هنر در انتقال مفاهیم دارد بیبدیل است و همین مهم سبب میشود سرود همچنان علیرغم رشد رسانهها و قالبهای موسیقایی جدید جایگاهی ارزشمند داشته باشد. با رجوع به تاریخ معاصر شاهد تاثیر گروههای سرود دانشآموزی مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی و مخصوصا هشت سال دفاع مقدس هستیم. گروههایی که با اشعاری حماسی روح حماسه و تحرک و جهاد را در کالبدها میدمید.
با توجه به این تاثیر مشخص میشود که اگر به سرود به صورت تخصصیتر و علمیتر توجه شود میتوان این تاثیر را افزایش داد و این هنر را از مهجوریت بیرون آورد. همین نگاه دمدستی و غیر تخصصی سبب شده است که تمایل به تشکیل گروههای سرود در مقطع دبیرستان کمتر از مقاطع پایینتر بشود.
بر این اساس نکاتی کوتاه را یادآور می شویم با این امید که این نوشتار خلاصه و کوتاه ، مفید واقع شود:
صدای انسان چیست؟
انسان احساساتش را با صداها و واژهها بیان میکند. به سبب توانایی بی همتای صدای انسان درتلفیق واژهها با صداهای موسیقایی، در بسیاری از فرهنگها شعر و سرود جداییناپذیر بودهاند.
سرود میتواند واژهها را به یادماندنیتر کند و تأثیر حسی آنها را اعتلا بخشد.
در سرود، در قیاس با گفتار، گسترهی پهناورتری از زیر و بم و حجم صوتی را به کار میگیریم وحروف صدادار را کشیدهتر ادا میکنیم . لازمهی سرود خواندن، داشتن نفس بیشتر و مهار کاملتر آن است. هوایی که از ریه خارج میشود توسط ماهیچههای بطنی زیرین وپردهی دیافراگم مهار میشود. هوا تارهای صوتی را به نوسان درمیآورد و ریهها، گلو، دهان و بینی همگی برای ایجاد صدایی مطلوب گرفتار میشوند. زیر و بم صدای خواننده بسته به میزان کشیدگی تارهای صوتی تغییر میکند؛ هر چه این تارها کشیدهتر باشند صدا زیرتر است.
وسعت صدای یک فرد بسته به میزان تعلیم دیدگی و نیز ویژگیهای فیزیکی اوست. وسعت صدای یک فرد تعلیم ندیده به طور معمول حدود 5/1 اُکتاو است، اما خوانندگان حرفهای بر محدوده 2 اُکتاو و یا حتی بیشتر نیز احاطه دارند.
فاصله اُکتاو در موسیقی دارای اهمیت است. این فاصله، فاصلهی میان نخستین و آخرین صداهای تشکیل دهندهی گام معروف موسیقی است.
گام زیر را از چپ به راست بخوانید:
می ر دو سی لا سل فا می ر دو
میبینید که با رسیدن به نت «دو»یِ بالایی - که نت «دو»یِ پائین را مضاعف میکند فاصله اُکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمیِ متفاوت دارند، پر کردهاید. ( در موسیقی غیر غربی اُکتاو ممکن است به تعداد دیگری تقسیم شود برای نمونه 17 یا 22 صدا) فاصله میان بمترین و زیرترین صداهایی که یک خواننده میتواند اجرا کند وسعت صوتی یا به طور ساده وسعت نامیده میشود.
زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت. هنگامی که دو صدا با فاصله یک اُکتاو هم زمان به صدا درآیند، چنان در هم
میآمیزند که به نظر میآید در صدایی واحد ادغام میشوند.
بعنوان مثال دو خواننده یکی مرد که دارای صدای بم و دیگری یک نوجوان که صدای زیر دارد با هم بخوانند صدای هر دو یک خط را دنبال میکند با این تفاوت که یکی با صدای بم و دیگری با صدای زیر همان نت را اجرا میکند. یعنی یک نُت اما با یک اُکتاو فاصله.
تارهای صوتی مردان طویلتر و ضخیمتر از تارهای صوتی زنان است و همین تفاوت، محدوده صوتی بمتری را برای آنها سبب میشود. گروهبندی گسترههای آوازی به ترتیب از زیر به بم چنین است:
سوپرانو- متسو سوپرانو - آلتو - تنور - باریتون و باس
که البته گسترههای آوازیِ اصلی به ترتیب عبارتنداز : سوپرانو، آلتو، تنور و باس
سوپرانو زیرترین صدا و آلتو بمترین صدای خوانندگی زنان است.
تنور زیرترین صدا و باس بمترین صدای خوانندگی مردان است.
در سرود وقتی آهنگساز از وسعت صدایی بیشتری برای ملودی استفاده کرده باشد ما ناگزیر باید از صداهای بیشتری از لحاظ زیر و بم استفاده کنیم. در حقیقت این آهنگ ساز است که تعیین تکلیف می کند ما چه صدایی را به کار ببندیم.
زیرو بم(ارتفاع صوت) چیست؟
ارتفاع صوت، زیر یا بم بودن آن نسبت به دیگر اصوات است. بی تردید متوجه
شدهاید که اغلب مردان با صدای بمتر از زنان و کودکان صحبت میکنند و سرود میخوانند. هنگام خواندن یک سرود نیز واژهها نسبت به یکدیگر با زیر و بم های متفاوتی اَدا میشوند. گفتار بدون زیر و بم خسته کننده است.
زیر و بم صداها با بسامد(فرکانسِ) نوسانهای آن تعیین میشود. هرچه نوسانها تندتر باشد، صدا زیرتر و هر چه نوسانها کندتر باشد، صدا بمتر خواهد بود. بسامدِ نوسان، بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده میشود.
صدایی که دارای زیر یا بم یا ارتفاع معین باشد صدای موسیقایی نامیده میشود. چنین صدایی دارای بسامد معین برای نمونه 440 سیکل در ثانیه است. اگر همین صدا یک اُکتاو بمتر محاسبه شود 220 سیکل در ثانیه بوده و اگر همین نمونه صدا یک اُکتاو زیرتر شود دقیقاً 880 سیکل در ثانیه خواهد بود.
نوسانهای یک صدای موسیقایی دقیق است و در فواصل زمانی منظم و یکسان به گوش میرسد. از سوی دیگر سر و صداها زیر و بم معینی ندارند. (مثل صدای ترمز اتومبیل که از نوسانهای نا منظم پدید میآید.)
دوصدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش میرسند که زیر و بمی آنها متفاوت باشد. تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله نامیده می شود. زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت، اما با بم و زیر متفاوت.
صداهای بدون زیر و بم معین صداهایی هستند مانند صدای طبل بزرگ و سنج و ...
آنچه باید برای تنظیم صداها در گروه بدانیم:
دینامیک چیست؟
میزان شدت صدا در موسیقی ، دینامیک نامیده میشود. شدت صدا بستگی کامل به دامنه نوسانی دارد که آن را پدید میآورد.
می توانیم با اجرای قویتر یک صدا نسبت به صداهای مجاور، آن را مؤکد سازیم. که تأکیدی از این نوع را تأکید دینامیکی یا آکسان مینامیم.
اگر در بعضی سرودها دقت کرده باشید برخی کلمات و حروف با شدّت بیشتری ادا میشوند، علت این است که آهنگساز میخواهد با این تأکید نظر شنونده را به موضوعی خاص و در خور توجه ، جلب کند.
رنگ صوتی چیست؟
رنگ صوتی با واژهایی همچون روشن، تیره، درخشان، نرم و غنی توصیف میشود. رنگ صوتی یکی از مهمترین عوامل شناسایی دوستان ما در آنسوی ارتباط تلفنی هستند. در ترکیببندی صداهای هر گروه سرود توجه به رنگ و خصوصیت لحنی صدای هر یک از اعضاء ضروری است. چرا که برای انتقال شایستهی محتوا و پیام سرود باید از هر صدا درست در جای خودش بهره گرفت.
ریتم چیست؟
ریتم در زندگی نقشی اساسی دارد. ریتم را در گردش شب و روز، چهار فصل و جزر و مد امواج می بینیم، هنگام تنفس به گونهای ملموستر احساسش میکنیم و در ضربان قلب و گام زدن نیز آن را مییابیم. ریتم، در بهترین معنا، سیلان منظم موسیقی در زمان است.
شاید شنیده باشید اصطلاح اینکه از ریتم خارج شد. این زمانی است که گوش تشخیص می دهد نظم زمانی و زمان بندی به بی نظمی تبدیل شده است. مثلاً جدول کنار خیابان یکی در میان سفید و سیاه رنگآمیزی شده و نگاه ما معطوف این نظم است که ناگاه می بینیم در قسمتی دو جدول سفید به اشتباه رنگآمیزی شده و بعد از آن مجدداً یکی سفید و یکی سیاه تکرار میشود. دقیقاً همانجا که دو جدول سفید دیده شد چشم توجه خود را بیشتر کرد یعنی این جلب توجه و علامت سؤال به دلیل خارج شدن رنگ ها از ریتم صورت گرفته است.
جنبه های متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم :
ضرب
ضرب تپش منظم و تکرار شوندهای است که سرود را به واحدهای برابر زمانی تقسیم میکند. ضربها گاه آشکار و ملموس به گوش میرسند(مانند نواختن طبل به وسیله طبل بزرگ در یک دسته همنواز ) گاه نیز، ضرب بیش از آن که شنیده شود احساس میشود. اگر نغمهای آشنا را بخوانید و همزمان با دست یا پا ضربهای آن را نیز بنوازید، در مییابید که واژهایی معین از آن را بر ضرب هایی معین میخوانید. شما از این راه ضرب را احساس کردهاید، زیرا با نواختن ضربهها نسبت به آن هوشیار بوده و آن را تداوم بخشیدهاید. مثلاً سرود « ایران ایران ایران رگبار مسلسل ها ».
ضربها واحدهای زمانی بنیادیی هستند که کشش تمام نتها بر مبنای آنها سنجیده میشود. نتها از نظر زمانی میتوانند به اندازه بخشی از یک ضرب، یک ضرب کامل یا بیش از یک ضرب، تداوم یابند. ریتم به گونهای مشخصتر میتواند به منزله ترتیبی ویژه از توالی کششهای زمانی نتها در یک سرود تعریف شود. ریتم ملودی یک سرود ، ویژگیِ اساسی شخصیت آن است.
وزن
هنگامی که یک نغمه یا سرود را میخوانیم، برخی ضربهها قویتر یا مؤکدتر ادا
می شوند. در ملودی، الگویی تکرار شونده را مییابیم که از یک ضرب قوی و سپس یک یا چند ضرب ضعیفتر تشکیل شده است. سازمان ضربها را در غالب گروههایی منظم وزن مینامند. چنین گروهی که تعداد ثابتی از ضربها را در خود جای داده است، میزان نامیده میشود. بسته به تعداد ضربهای هر میزان، چندین نوع وزن وجود دارد.
تمپو
دیدیم که ضرب ها ممکن است تند یا کند باشند. سرعت اجرای ضربها که ضرب آهنگ اساسیِ موسیقی را شکل می دهد، تِمپو نامیده می شود. یک تمپوی تند، حسی از نیرو و پویایی و هیجان همراه دارد. تمپوی کند اغلب در ایجاد حالتی با وقار و آرام مؤثر است. چنین همخوانیهایی ریشه در شیوه احساس و عملکرد ما دارد. در هنگام هیجان قلبمان تندتر از هنگام آرامش می تپد و به گفتار و حرکتهای تندتر گرایش داریم.
آهنگسازان توانستهاند نشانههای تمپو را به طور دقیق به کمک مترونوم مشخص کنند. مترونوم وسیلهای ساده است که صداهایی تیک - تاک مانند یا پالسهایی نوری را به طور منظم و با سرعتی قابل تنظیم ایجاد میکند. اعداد نشانه مترونوم، اشاره به تعداد دقیق ضربهها در دقیقه دارند. مثلاً تمپوی هفتاد به معنی تقسیم یک دقیقه به هفتاد قسمت مساوی است.
ملودی:
برای بسیاری از ما موسیقی به عنوان ملودی است. همه ما در مدرسه، اتومبیل و یا هنگام گردش ملودیای را زمزمه کردهایم. پس از شنیدن یک قطعه موسیقی اغلب
می توانیم ملودی آن را به خوبی یاد آوریم. تشخیص ملودی آسانتر از تعریف آن است.
ملودی زنجیرهای از صداهای جدا گانه و پیاپی است که در مجموع، کلیتی در خور تشخیص را می سازند. ملودی آغاز شده، پیش میرود و پایان مییابد و دارای جهت، شکل و پیوستگی است.
هر سرود یک ملودی دارد که منحصر به آن سرود است. گاه اتفاق میافتد در دو سرود متفاوت یک ملودی مشابه یافت میشود که البته ممکن است اتفاقی باشد. اما ساختار هر کدام متناسب با شعر آن سرود تعیین میشود. یعنی آهنگساز ممکن است بدون ذهنیت ملودیی شبیه ملودی یک سرود دیگر در یک دستگاه و ردیف بسازد. این اتفاق بیشتر در اشعاری که با وزن یکسان هستند رخ میدهد.
بافت موسیقایی:
سه بافت مهم موسیقایی عبارتنداز:
1- بافت مونوفونیک: یک خط ملودیکِ تنها و بدون همراهی، بافتی مونوفونیک دارد( به معنای تک صدایی). اگر به تنهایی سرود بخوانید، صدای شما نوعی موسیقی مونوفونیک خواهد بود. اجرای همزمانِ یک خط ملودیک توسط چند خواننده همصدایی نامیده
می شود که بافت مونوفونیکِ حجیم تر و غنیتری پدید میآورد.
2- بافت پلی فونیک: اجرای همزمان دو یا چند خط ملودیک که اهمیِِِِت و جذابیتی کم و بیش یکسان داشته باشند، بافتی را پدید میآورد که پلی فونیک نامیده میشود(چند صدایی). در بافت پلی فونیک، چندین خط ملودیک از نظر نمود موسیقایی با یکدیگر به رقابت میپردازند. پُلی فونی به موسیقی بُعد میبخشد و آنرا با پِرسپِکتیو در نقاشی مقایسه کردهاند. هر خط سبب غنا و تعالیِ خط دیگر میشود. این ارتباط تعالی بخش متقابل، نمایانگر تفاوتی میان موسیقی و گفتار است. هنگامی چندین نفر همزمان مطالب متفاوتی را بیان می کنند، حاصل ممکن است گیج کننده باشد اما اجرای همزمان ملودیهای متفاوت توسط چند خواننده میتواند صداهایی بسیار بیانگر پدید آورد.
3- بافت هوموفونیک: هنگامی که یک ملودی اصلی را که با آکوردهایی همراه میشود،
می شنویم، بافت موسیقی هوموفونیک است. در بافت هوموفونیک، توجه شنونده بر ملودی متمرکز می شود، ملودیی که بوسیله صداهایی با جذّابیت کمتر تقویت و رنگ آمیزی می شود.
رهبر گروه:
یکی از ارکان تشکیل گروه سرود مربی کارآمد است. مربی باید از حداقل شناخت دربارهی شعر و موسیقی سالم و ارزشی برخوردار باشد. یعنی تشخیص بدهد آیا این شعر و موسیقی زمینه قابلیت تمرین و اجرا را دارد؟ تخصصهایی مثل تجربهی تکخوانی و یا آشنایی هرچند اندک با دستگاههای موسیقی داشته باشد.
رهبر گروه سر پرست و مسئول راهبری است. یعنی همان مربّی فنّی گروه سرود. بخش عمده کار رهبر گروه هنگام تمرین های مکرر با گروه سرود انجام می گیرد، جایی که بارها بر تکنیکها و عوامل بیانی تمرین می شود تا به رضایت او بیانجامد. رهبر گروه هنگامی که اعضاء گروه سرود، همزمان به اجرا می پردازند باید بتواند خطاهای اجرایی را تشخیص دهد و یک به یک آن ها را با ارائه شیوه ای صحیح رفع و اصلاح نماید.
انتخاب اعضاء و تکخوان:
اجرا کنندگان برجسته سرود کم و بیش انسان هایی با استعدادهای خاص بوده اند که این استعداد از کودکی در آنان بارز و آشکار بوده است. صدای زیبا، گوش موسیقی عالی یا حافظه بسیار نیرومند. آنان مانند قهرمانان ورزشی از توازن، قدرت و انگیزه رقابتی استثنایی برخوردارند. استعداد طبیعی به تنهایی برای ظهور اجرا کننده ای برجسته کافی نیست. اجرا کننده ای که در مسیر تعالی گام برمیدارد، سالها نزد استادانی شایسته تحصیل کرده، روزانه ساعتها تمرین میکند و به پرورش ذوق و حس هنری میپردازد. پس از این همه است که امکان ظهور هنرمندی برخوردار از مهارتهای اجرایی شگرف، پدید میآید. خوانندگان برجسته(تک خوان)ردهای ویژه و متمایز از دیگر اجرا کنندگان هستند.
مربی سرود در وهله ی اول می بایست با دقت نظر و ظرافت از بین علاقمندان به سرود متناسب با نیاز خود صداهایی را انتخاب کند که ساده ترین راه ، اجرای چند بیت شعر و سرود با انتخاب خود شخص داوطلب می باشد. معمولاً علاقمندان در ذهن خود با یک یا چند سرود و نغمه اُنس دارند، این بهترین راه تست اولیه صداست. شخص داوطلب چند بیتی را با سَبْـک خودش می خواند. و اینجاست که نقش مربی جهت تشخیص صحیح روشن می شود. همانطور که یک مربی فوتبال نیاز به بازیکنانی با مهارت های ویژه دارد، مثل دروازه بان – مدافع – هافبک و مهاجم، مربی سرود نیز باید ترکیب صدایی خاصی برای گروه ترسیم و کاستی های خود را برطرف کند. مثلاً تکخوان – گروهی با صدای بم – یک گروه با صدای زیر یا گروهی با گستره ی صدایی متفاوت بین صداهای بم و صداهای زیر که قبلاً در مبحث وسعت صدای انسان بیان شده بود.
مکان تمرین:
مکان تمرین باید فضایی ساکت و آرام و دل باز و بدون محدودیت تمرین با صدای بلند باشد. نور و تهویه مناسب و ایجاد دمایی طبیعی و ... به تمرکز اعضاء گروه سرود می افزاید.
امکانات مورد نیاز تمرین:
متناسب با توانایی هر گروه سرودی امکانات از یک ضبط صوت ساده (کاست یا سی دی) شروع می شود تا دک های پیشرفته تر و باندهای بزرگ تر. خلاصه بسته به شرایط مالی هر گروه امکانات تهیه شده و تمرین با کیفیت انجام می گیرد.
زمان و زمان بندی تمرین:
بهترین ساعات تمرین وقتی است که نیرو شرایط روحی جسمی مناسبی داشته باشد. یعنی سر حال باشد. که البته بعضی گروه ها امکان تعیین زمان خاص را ندارند که باید دقت شود زمان تمرین زمان نامناسبی نباشد. ساعت هایی که به هیچ عنوان نمی توان جلسات تمرین سرود برگزار کرد عبارتنداز : ( صبح زود - آخر شب و یا دقیقاً وقت نماز)
زمان بندی معمول تمرینات گروه سرود از هفته ای یک جلسه تا حتی هفته ای هفت جلسه در صورت نیاز قابل تغییر است.
مدت زمان تمرین از نیم ساعت تا دو ساعت متناسب با شرایط و نیاز گروه تعیین می شود که البته بهترین مدت برای تمرین یک ساعت الی یک ساعت و ربع پیشنهاد می شود.
روش تمرین:
روش ها متفاوتند اما روشی را که ما پیشنهاد می کنیم این است که:
1. ابتدا سرودی را که انتخاب نموده ایم و آماده تمرین است را چند مرتبه پخش می کنیم و به اعضاء گروه سرود تأکید می کنیم فقط گوش دهند. حداقل سه تا پنج مرتبه.
2.از ابتدای سرود یک یا دو بیت را هدف قرار داده و تکرار می کنیم. مثلاً ده بار متوالی به این صورت که پنج مرتبه اول دو بیت پخش شده فقط گوش داده شود.
3. دفعات ششم و هفتم دو بیت در حال پخش زیر لب زمزمه شود به گونه ای که صدای ما را کسی نشنود.
4. دفعات هشتم و نهم زمزمه ای بلند تر ( با مشخص شدن جوهره ی صدا )
5. دفعه ی دهم (آخرین بار) با صدای طبیعی خوانده شود. اگر دو بیت را صحیح خواندند سراغ دو بیت بعد خواهیم رفت و در غیر این صورت تمرین مجدداً تکرار می شود تا دو بیت اول کاملاً تفهیم شود.
6. به همین صورت دو بیت دو بیت آموزش را ادامه می دهیم تا تمام سرود جزء جزء آموخته شود.
7. در پایان یک مرتبه با صدای زمزمه ای تمام سرود را مرور می کنیم.
8. برای جلسات بعد سرود خوانده شده را برای گوش دادن اعضاء ( فقط گوش دادن ) به اعضاء تقدیم می کنیم.
انتخاب سرود:
انتخاب سرود بسیار مهم است. ما می خواهیم بلندگوی چه مطلبی باشیم؟ آیا اصلاً ضرورتی دارد این شعر و سرود را بخوانیم؟ پس باید به اهدافی که با خواندن این سرود دنبال می کنیم نگاه دقیقی داشته باشیم.
معمولاً سرودهای مذهبی - انقلابی و حماسی سرودهایی هستند که حاوی پیام های با ارزشی هستند و سرودهایی دین مدار محسوب می شوند. البته در همین نوع سرودها نیز بهتر است از اشعار قوی تر و آهنگ های رساتر انتخاب صورت گیرد.
اجرای آزمایشی:
بعداز مدتی تمرین می بایست اجرای آزمایش در حضور مخاطبینی که تا بحال سرود را ندیده و نشنیده اند داشته باشیم. یعنی تمرین اعتماد به نفس.
گروه سرود نو پا با اجراهای متعدد است که تسلط خود را بر اجرا افزایش می دهد.
نکته ی مهم : خسته نشویم و از ریتم خارج شدن و حتی صداهای ناهنجار را تحمل کنیم و به مرور اصلاح و با اندوختن تجربیات بیشتر اعضاء گروه سرود را پخته تر کنیم.
بهره گیری از مربی فنّی با تجربه جهت رفع نواقص:
در راستای کسب تجربه و اجراهای آزمایشی از تجربیات فراوان مربیان پیشکسوت استفاده کنیم تا پی ببریم راهنمایی های هرچند کوچک ایشان تا چه حد می تواند مفید و مؤثر واقع شود.
اجراهای متعدد:
هر چه تعداد اجراها را بیشتر کنیم تسلط بر کار و اعتماد به نفس بیشتری حاصل می شود. رمز موفقیت هر گروهی در اجراهای متعدد آن گروه خلاصه می شود.
اعتماد به نفس و خونسردی به سرعت به دست نمی آید پس کوشش و تلاش لازمه ی موفقیت در تشکیل گروه سرود کارآمد می باشد.
داستان دنباله دار سرود:
لذت اجرای بدون نقص تا حدی است که تمام اعضاء گروه را تشنه ی سرود بعدی می کند. لذا دقت شود تا در صورت برخی اجراهای ضعیف بی انگیزگی جای اعتماد به نفس را نگیرد. رفع اشکالات با مهربانی مربی همراه باشد اصلاح سریعتر صورت گرفته و شخص علاقمندتر به تمرینات نگاه می کند و برای سرودهای بعد با شور و اشتیاق اعلام آمادگی می کند.
سایرنکات مهم :
1. تا زمانی که تمام سرود را جزء جزء آموزش نداده ایم. سی دی یا کاست سرود خوانده شده را تحویل اعضاء نمی دهیم. این تأکید نکته ی بسیار مهمی در دریافت صحیح قالب اجرای سرودهاست.
2. اصولاً اعضاء ملودی بدون کلام سرود را نداشته باشند بهتر است. چرا که اگر امتحان بفرمایید در نهایت می بینید هر عضوی برداشت متفاوتی در هر بیت از نحوه ی خواندن داشته است.
3. تمرینات را با استراحت های کوتاه و یا نکاتی که نیاز به یادآوری دارند متنوع تر کرده و از خسته کردن اعضاء جدّاً خودداری نمایید.
4. مربی باید خندان و خوشرو و جذّاب باشد و با فنّ بیان نیروهای گروه سرود را هوشیار نگه دارد. ایجاد انگیزه با تشویق به موقع و همراهی مناسب با اعضاء بسیار مهم است