کودکان از خدا می پرسند شما چه جوابی می دهید؟
آیت الله شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می کردند که اگه مثلا بچه شما نیاز به کفش داشت هرچند که شما دیر یا زود اون کفش رو تهیه می کنید اما به فرزندتون اینجوری بگید:
« عزیزم ، بابا باید پول داشته باشد ، مگه نمی دونید که خدا روزی رسونه ؟ پس از خدا بخواه زودتر به بابات پول بده تا برات کفش بخره»
این کودک شما قطعا دعا خواهد کرد و پدر هم به این مقدار پول می رسه که بتونه یه کفش برای بچه اش بخره و این بچه کفش رو از خدا می دونه و عاشق خدا میشه و در این صورت پدر دست فرزندش رو در دست خدا گذاشته است.
البته وقتی که یکی از نزدیکان که مریض میشه به بچه بگید: از خدا بخواد که به بیمار سلامتی بده و در این زمینه مثال های زیادی هست که بشه به بهونه ی اونها خدا رو به کودکان معرفی کرد.
به این نمونه توجه کنید :
یکی، پسر پنج سالش رو پیش امام صادق علیه السلام برد گفت:
این بچه، من رو کلافه کرده همش می پرسه که خدا رو به من نشون بده .من نتونستم جوابش رو بدم
امام فرمودند: من به او یاد میدم و امام بدون اینکه اون بچه متوجه بشه به یکی گفت که لیوانی رو برداره و با آب و شکر یک آب شیرین درست کنه و بیاره وقتی که اوردند به اون بچه دادند تا بخوره وقتی که خورد از اون کوچولو پرسید: چه مزه ای داره؟
گفت: شیرینه حضرت پرسید:چرا شیرینه؟
او گفت:حتما قند یا شکر توی اون ریختند امام از اون خواست تا شکر رو نشون بده ولی اون بچه جواب داد: چیزی پیدا نیست امام پرسید: پس از کجا متوجه شدی؟ اون بچه ی باهوش گفت: از مزه اش
امام به اون آفرین گفت و فرمودند:
خدا هم در این عالم حضور دارد و همان لذت هایی که از مشاهده ی کوه، دشت، طبیعت، از خوردنی ها و دیگر زیبایی ها می بری بیان گر حضور خالق آنها یعنی خداست که با چشم نمی توان او را دید بنابراین همه ی این نعمت ها و لذت ها از جانب خداست همانطور که شیرینی آب لیوان به سبب وجود شکری است که دیده نمی شود.
برگرفته ازکتاب آداب و آفات تربیت کودک و نوجوان
- ۹۴/۰۴/۲۸