حسینیه ی جماران، سی و سه سال پیش. پسربچه ای چهار ساله کنار مادرش در جایگاه خانم ها با بازیگوشی پاهایش را از میان نرده های بالکن روبروی جایگاه امام (ره) پایین انداخته و تاب می داد. سنت امام(ره) بر این بود که در دیدار خانواده ی شهدا سکوت کند و صحبتی نداشته باشد. فقط نگاه مهربان امام (ره) روی جمعیت حرکت می کرد و با نفوذش گره به جان و روح مشتاقانش می انداخت. گره هایی که به شکرانه ی توفیق ادامه ی راه و حضور رهبری فرزانه، هنوز هم دل ها را با خود به مسیری می کشاند که روزگاری با انگشت اشاره ی نورانی اش نشانمان داده بود شاید بازیگوشی های پسرک بود، شاید هم از عنایات پدر... که نگاه حضرتش چند ده ثانیه میهمان کودک شده بود تا اورا با این نگاه، یک عمر وامدار خود کند...
- ۲ نظر
- ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۲